سومین تولد دخترم وسومین سالگرد ازدواجمان وروز دختر
تو امدی وخدا خواست دخترم باشی وبهترین غزل توی دفترم باشی تو آمدی که بخندی خداااا به من خندید واستخاره زدم گفت که کوثرم باشی خدا کند که ببینم عروس گلهایی خدا کند که تو باغ صنوبرم باشی تو آمدی که اگر روز گارمن بد بود تو دست کوچک باران باورم باشی بیا که روی لبت باغ یاس میرقصد بیا گلم که خدا خواست دخترم باشی تو آمدی وخدا خواست از همان اول تمام دلخوشی روز اخرم باشی ..... دختر عزیز تر از جانم سومین سال شکفتنت مبارک.......... عزیز دلم هرسال دوازده مردا دمصادف با سالگرد ازدواج مانیز هست وما این روز را مضاعف جشن میگیریم عزیزم امسال خیلی دوست داشتی که تولدت رو تو مهد کدوک وکنا...
نویسنده :
مامانی
18:35