سرماخوردگی مامانی:
عسلم این روزها شدیدا سرما خوردی مدام واست پنبه ریز عوض میکنم
مامانی تب هم داری دیشب ٢ ساعت همش گریه کردی آخه دل پیچه داشتی ......نمیدونی چقدر غصه میخورم کاش من مریض بشم ولی نانازم نه...........
خوشگلم دوباردکتربردمت ازوقتی به دنیا اومدی این بارسومه که سرمامیخوری ................
فدات بشم که آخراین سرماخوردگی نکبت به اینجا کشید خون جیگر شدم عزیزمامان .
زبون بسنه خوشگل مامان قربونت برم که به همین زودیا زوار امام حسینی ......
امام حسین خودش شفات بده نانازم.
امروز بابایی رفت واست یه آغوشی خرید که اونجا راحت بغلت کنه مامانی .........
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی