رها کوچولورها کوچولو، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 7 روز سن داره
پیوندعشق ماپیوندعشق ما، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 7 روز سن داره

رها سفید برفی مامان وبابا

جشن دندونی دخترم

1393/4/3 21:58
نویسنده : مامانی
9,426 بازدید
اشتراک گذاری

عسلم بلاخره پس از روزها انتظار وهماهنگی با مهمونا روز 29 خرداد موفق شدیم واست جشن دندونی مختصری برپا کنیم ببخش اگه دیر شده .........

عسلم چون فصل امتحاناته به زور تونستیم مهمونامونو یکجا جمع کنیم وعلیرغم خیلی عقب وجلو انداختن مراسم متاسفانه تعدادی از مهمونامون نتونستن شرکت کنن ..............

مراسم گلم به روایت تصویر :

یک سری عکس از مقدمات جشن دندونی :

کارت دعوت دخترم :

تاج دندونی عسلی :


زحمت درست کردن این ریسه هاوآویزهای لوستررو رو ایسان جون با خاله نفیسه کشیده خودمم طراحی ونقاشی کردم ........

دستشون دردنکنه ..........

لیبل نوشابه ها:

برگه یادداشت یادگاری :

نازمامان اولین یادگاری رو باباداود جون با یه جمله بسیار زیبا شروع کرد :

اینم بعد از نوشتن یادگاری که زحمت قاب گرفتنشو عمو امیر کشیده   ......بابای هلیا

زحمت درست کردن این ریسه هپی فرست توث و گیفتها وسایر تزئینات رو غزاله جان کشیده .........

موسسه "تولد کودک من " اینم شمارشه          09142247677

درب ورودی :

 

گیفتها :

اینم یه عکس کامل از گیفتها :

داخلشون :

صبح روز مهمونی دیگه گلم حسابی کلافه وخسته شده بود:

بند وبساط کیک :

میزشاممون وغذاهایی که زحمت درست کردن هر تک تکشو مامان مهربون وهمیشه فداکارم کشیده خدا بهش سلامتی وعمر بده ....

البته سالادالویه وسالاد کاهو کار آیسان جون ...خاله لیلا ونفیسه هستش .....

دسر ژله انار :

دندونی :

پاستیل:

سالادکاهو:

دلمه برگ مو:

کاسه یخی که خودم درست کردم :

به قول ترکها "قارنی یاریخ"

زرشک پلو:

اینم چندتا عکس ازنمای مختلف میز شام :

باباجونی ورها:

هلیاجون:

همش تاج رو میکندی دختر شیطون من:

 

 

 

 

بله دیگه طبق معمول میخواستی همش پاشی وفرار کنی :

داری تربچه میخوری یعنی با این کلک بندت کردم :

قربون این طرز نشستنت :

داری پا میشی هزار ماشااله به دخترم :

این چیه من دارم میخورم؟

واما رها وبابا داود جون در این شب به یاد ماندنی :

دختر عشق باباشه بابا عاشق کارهاشه :

چقدر شادن ماشااله این پدرودختر:

کیک دندونی عسلم:

واااای چقدر دوربین داره "خاله لیلا عمو امیر آیسان وبقیه"ازم عکس میگیره:

اینجاداشتی دست دستی میکردی :

بازی آخرشب با هلیا با لگوهایی که خاله رعنا زحمتشو کشیده بود:

مجموعه ای از هدیه های دندونی رهاسی:

هدیه خاله نفیسه:

هدیه خاله لیلا:

هدیه خاله رعنا:

هدیه عزیزجون وبابابزرگ

هدیه باباجون ومامان جون:

هدیه عمو بابک اینا که البته نتونسته بودن به مراسم برسن بعدا زحمت کشیدن :

اینم وقتی کارروشن میکنی وآهنگ میزنه:

اینم عیدیشون .....دستشون درد نکنه ...........

هدیه عمو داود دوست بابایی:

هدیه مامانی وبابایی:

ویه هدیه مخصوص واسه دخترم که از ترکیه خریدم :

واما درب کمد اتاق دخترم که آخرسر از هر کدوم به عنوان یادگار نصب کردمش:

دست همه درد نکنه .............

دختر دسته گلم برات ارزوی سلامتی وشادابی دارم ...........

پسندها (7)

نظرات (5)

مامانی رادین
4 تیر 93 2:31
مامانی و بابا دستتون درد نکنه همه چیز عالی عالی بود طبق معمول رها خانوم مثل ستاره میدرخشید وسط جشنتون
مامانی
پاسخ
مرسی عزیزم لطف دارین رادین جونمو ببوس .............
فرناز خاله آرسن جون
4 تیر 93 13:15
مرواریدهات مبارک باشه خاله باهاشون کباب بخوری اما جشن دندونی دست مامانی و بابایی و کسایی که کمک کردن درد نکنه همه چی عالی شده از تزیینات گرفته تا غذاها و دسرها دخملی هم که ناز شده با اون لباس نازش پرنسس شده دست همه درد نکنه بابت هدیه های قشنگشون
مامانی
پاسخ
مرسی گلم لطف دارین دست شماهم درد نکنه که به رهاجونم سر میزنید...............
مامان الهام
4 تیر 93 17:02
به به چه جشن قشنگی مامانی خسته نباشی همه چی عالی بود
مامانی
پاسخ
سلام الهام جان مرسی عزیزم............
مامان مائده
6 تیر 93 0:30
مبااااااركه ايشالا.چقدر قشنگ و با سليقه
مامانی
پاسخ
مامان دینا
7 تیر 93 9:00
رها جون رویدن اولین دندونت مباشه خانومی دست مامانی هم درد نکنه کلی زحمت کشیده یه جشن خیلی توپی شده عکسا که ایننشون میده بووووووووووس راسه رها جون
مامانی
پاسخ
متشکرم خاله عزیزم لطف دارین