دختر بی نظیرم یک ونیم سالگیت مبااااااارک :
هیجده ماهگی عروسکم مبااااااارک:
عسلم نمیدانم عقربه ها سریع چرخیدند یا من از فرط شیرینی سرعت گذر روزها را احساس نکردم .........
فندق من هیجده ماه است که با خنده ها وگریه های شیرینش دنیایی زیبا برایم ساخته ومن الان با افتخار میگویم دخترم یک ونیم سالشه ..........
دختر عزیزم ........پاره تن مادر .............
یک ونیم سال با هم بودن ......با هم خندیدن وبا هم بیدار ماندن وخوابیدن برایم شیرینتر از شهد بود ......
رهای نازم یک ونیم سال است که دستان کوچک وظریفت را در دستم دارم وبا لمس دستان زیبایت دستهای فرتوت مادرانه ام در ذهنم نقش میبندد..........
عزیزکم............ امیدوارم تو نیز نوازشگر آن دستهایی باشی که روزی بهترین حسش بوئیدن وبوسیدن دستان تو بود..........
عزیزم همزمان با 18 ماهگیت یازدهمین مرواریدت هم شکفته واین شکفتن را پنجم بهمن متوجه شدم وقتیکه هنگام شیر خوردن سرشیشه رو به لثه ات میکشیدی فدات بشم که برات دردناکه..
ناناز مامان این روزها ده روزه که از سرما خوردگی داری عذاب میکشی ولی شکر خداابهتر شدی ....
امروزم بردم چک آپ پیش دکترت ........واااااای چه جارو جنجالی راه میندازی با معاینه دکتر .........