رها کوچولورها کوچولو، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 30 روز سن داره
پیوندعشق ماپیوندعشق ما، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 30 روز سن داره

رها سفید برفی مامان وبابا

این روزهای دخترم.........

دخترم خوشحالم که در دو نیم سالگیت پیشرفت خوبی در یادگیری زبان انگلیسی داشتی گلم الان حداقل پنجاه کلمه انگلیسی بلدی وهمه اعضا بدنت وتقریبا کلمات ساده ورایج رو بلدی.... به کارتون انگلیسی خیلی علاقه نشون میدی وعاشق درست کردن کاردستی با کاغذ رنگی هستی....... صبحها شدیدا با مامان جون کارتونهای با نینی رو نگاه میکنی وازشون کلی مطلب یاد گرفتیی ... شبها مرتب مسواک میزنی واگه هم من یادم بره سریع میگی مامان میخوام براش کنم یعنی مسواک بزنم ....میگی اگه مسواک نزنم کرمها شب تو دهنم مهمونی میدن میگن بیایین بیایین رها مثلا تیلیت خورده البته این قصه رو من واست تعریف کردم وتو هم خوشبختانه خوب جواب دادی.... بابا داود غالبا مسایل ترب...
20 بهمن 1394

دو ونیم سالگی دخترم ......

درست زمانی که بین همه اگرها وبایدها وچون وچراها مصمم میشوی  بنشینی وبرسر سجاده مهرش واز خدانام مادر را التماس کنی....آن زمان است که خدا نعمتش را.....منتش را..... بر سرت تمام کند ونام زیبای مادر را برازنده باقی اسمت کند قصه تنهایی روزهای زندگیت تمام میشود.یکی می آید که تو به لطف بودنش بهترین حس ها را تجربه میکنی وبه ضمانتش وام مادرانه میگیری ...... به همین تسهیل بی بدیل.... خودرا به میل خودت از دفتر اولویتها داوطلبانه خط میزنی ویک نفر را مادرانگی میکنی تا انتهای زندگی ...... درست مثل مادرت.......... یادم بماند که همه اینها خستگی دا...
12 بهمن 1394

بیست ونه ماهگی عروسکم ........

تقدیم به تنها دخترم.......... دلم میخواهد یک دختر داشته باشم .دختری با موهای بلندمشکی وچشم های درشت خندان اسمش را بگذارم گیسو وهروقت دلم آشوب بود بنشانمش روی زانووانم وگیسهایش راببافم تا قلبم آرام بگیرد.... حالاکه فکرش را میکنم دلم میخواهد باران هم داشته باشم تا با صدایی مخملی برایم شعر بخواند یک دختر تپل ومهربان با گونه های سرخ وگرد هم میخواهم اسمش را بگذارم "آلما" وموهایش را با شامپوی سیب بشویم تا حسودی موهای طلایی خواهرش "گندم" رانکند...آدم برای دختری ا موهای طلایی جز گندم چه اسمی میتواند بگذارد ...معلوم است "خورشید" !!!!!! اصلا خورشید باید اولین دخترم باشد وهر صبح که چشمایش را...
12 دی 1394

بیست وهشت ماهگی عروسکم..........

فرزندم اگر کسی آمد وبه شاخ وبرگ باورهایت تبر زد ......نترس چون دستش به ریشه ات نمی رسد از همان جا که قطع شدی...... جوانه بزن.......... رشد کن............ بزرگ شو ........ آرامشت را به هیچ چیز وهیچ کس وابسته نکن تا همیشه از ان برخوردار باشی. دخترم بدان که جزئیات چشمان زیبایت کلیات زندگی من است .... بیست وهشت ماهگیت مبارک........... 28 ماهگی عسلم به روایت تصویر : وقتی عسلم از عکس گرفتن قهر میکنه......... اینم یه روز جمعه ناهار دخترم.......   اینم از تماشای مدرن تلویزیون عسل خانم... دو...
12 آذر 1394

بیست وهفت ماهگیت مبارک فندقم............

مادر که شوی حتی دیگر خیالپردازیهایت با کودکت نقش میگیرد.......... میشود نقاش دلت وهرروز بر روی بوم نگاهت نقشی تازه میبندد مینشینم کنار پنجره چشمهایت وهی سبد سبد شکوفه میدهد عشق در کنج دلم چگونه میشود که بهاروپاییز پرنده های دستان کوچکت مهاجر لانه آغوشم میشوند؟ دخترکم.............رهای ناااااازم سخت در حیرتم از این حس از این حس شیرین مادر شدن 27 ماهگیت مبارک عروسکم . اینم عکسهای 27 ماهگی عروسکم.............. گل سرهای دخترم......... اینم از عکسهای تاسوعا ...
12 آبان 1394

کودک شیرینم روزت مبارک....

رهای نازم .....بهترین کودک ذهنم ......شیرین تر از شهدم 16 مهرماه وروز جهانی کودک بر تو مبارک باد  از کودکان بیاموزیم.... آنها بخشنده وبزرگوارند بی دریغ آنچه دارند را با دیگران تقسیم میکنند برای مهربانی دنبال دلیل نمیگردند نگران حرف مردم نیستند درگیر عادت ها نمیشوند بی دلیل شادند ولبخند می زنند با تخیلات زیبا وشیرین زندگی میکنند همیشه راستگو هستند .... یادش بخیر کودک نازم انگار همین دیروز بود مثل عروسکی زیبا درآغوشم احساست کردم.......... اکنون واسه خودت خانومی شدی عصر همین امروز داشتی روی راحتی خونمون به قول خودت بپر بپر بازی میکردی که یه لحظه گفتی مامان تسویشم ک...
17 مهر 1394

بیست وشش ماهگیت مبارک شیرینم ..........

زود بزرگ نشو مادر.......... کودکیت را بی حساب میخواهم ودر پناهش جوانیم را زود بزرگ نشو فرزندم قهقهه بزن ....جیغ بکش ...بچگی کن ولی زود بزرگ نشو آن سوی سن وسال خبری نیست کودکی کن از ته دل بخند به اداهای ما که برای خنداندنت دلقک میشویم ........بزرگ که شدی از نگاه دلقک ها گریه ات میگیرد میدانم........ گل من اینروزها پیشرفتهای خوبی داشتی همه خواسته هاتو تو جملات بسیار شیرین اداء میکنی .... بیست وپنج تا کلمه انگلیسی یاد گرفتی سه تا شکل هندسی " مربع ...دایره ....مربع " رو میشناسی فعلا دارم باهات رنگها وشمارش اعداد رو کارمیکنم. در ضمن حدود هشت روزه داریم تلاش میکنیم که از پوشک بگیریمت...
12 مهر 1394

سفربه شمال 1394/6/16

عزیزم شانزده شهریور امسال به اتفاق خانواده خاله رعنا یه سفر به شمال کشورمون داشتیم خوشبختانه خیلی خوش گذشت مخصوصا به فرشته کوچک من که عاشق دریاس ....... گلم اینم سفرمون به روایت تصویر ........... ا اینا عکسهای یه پارک تو سرابه که اونجا صبحانه میل کردیم.......... شب اول سرعین ماندیم ....... جنگلهای اسالم وصرف ناهارروز بعد.......... شلوار ودمپاییهاتو از سرعین خریدیم.......عاشق دمپاییها شده بودی ..... واما عشق بازی دخترم با دریااااااااااااا.......... شب ه...
28 شهريور 1394

بیست وپنج ماهگی وآغاز جمله سازیت مبارک مامانی..........

دختر نازم بی گمان شکفتن گلبرگهای گل وجودت زیباترین آرزوی من است شکفته شو که  شکفتنت روح تازه به من میبخشد ........شکفتن زیبایت دلنشین ترین آوای ناقوس زندگی من است.......... پرنسس مامان بیست وپنج ماهگیت مبارک........... اینم عکسهای 25 ماهگی دخترکم............ اینماه اکثرا عکسهات از نوع مدلینگه امیدوارم خوشت بیاد............ یه روز خوب با سلنا ومامان مهربونش........... خونه خانم فرهودی با کوثر ....... دخترم بهتره بدونی از اینماه شروع کردی به جمله سازی واولین جملت این بود ........... "منو ببر پارک"............
13 شهريور 1394